تنها سر چشم های تو حرف زدم
تا آخر چشم های تو حرف زدم
دیروز برای مادرم یک ساعت
پشت سر چشم های تو حرف زدم !
گاه گاهی دلم از دست همه میگیرد
با تو آنگاه سخن میگویم
چشم تو باغ من است
باز هم می رویم.
گاه گاهی دلم از دست خدا می گیرد
آب را می پاشم
آینه را می شکنم
در تو گم می شود ایمان تنم.
گاه گاهی دلم از دست خدا می گیرد
و نماز سخنم را به تو رو می سازم
باز هم ساده تر می بازم!
وای
گاه گاهی دلم از دست تو هم می گیرد.